گر به شورا راه یابد پای من ....
شهرتان را من نمکدان میکنم
گر به شورا راه یابد پای من
هرچه ویرانی است عمران میکنم
میروم هر شب به میدانهای
شهر
هر چه ساعت بود میزان میکنم
مشکلات شهرتان را رتق و
فتق
پشت میز و پشت فرمان میکنم
کوچههای تنگ را هر شب
فراخ
هرچه بن بست است، دالان
میکنم
چالههای شهر را چاه عمیق
هرچه دالان را خیابان میکنم
هرکه شورا شد فقط این کرد و رفت
من اگر شورا شوم آن میکنم
مردها را اهل تجدید فراش
لطفها در حق نسوان میکنم
تا کش آید پوز اعضای اوپک
نفت را فی الفور ارزان میکنم
مردهها را میکنم
ساماندهی
شهرتان را باغ رضوان میکنم
شاعران شهر را در خانهام
هفتهای یک بار مهمان میکنم
کارگردانهای با احساس را
میبرم مهمان مامان میکنم
تا که پر رونق شود
گردشگری
اصفهان را ارمنستان میکنم
میشوم هر شب سوار بلدوزر
هر چه ناصافی است ویران
میکنم
شهر تا راحت شود از چشم
هیز
دیدنیها را فراوان میکنم
مینویسم طنز بر دیوار و در
شهرتان را من نمکدان میکنم
تا که کار خلق فورا حل
شود
کارمندان را دو چندان میکنم
هی تراکم میفروشم را به
را
یاری انبوه سازان میکنم
شهرداری را همه رایانهای
کارها را سهل و آسان میکنم
گر رقیبانم به من فرصت دهند
چارهی کمبود سیمان میکنم
میکنم هی کارهای خوب خوب
دشمنانم را پشیمان میکنم
هفتهای یک شب کلیسا میروم
ارمنیها را مسلمان میکنم
میفروشم کل اسراییل را
پول آن را خرج لبنان میکنم
یک سخنرانی به نفع مسلمین
در بلندیهای جولان میکنم
مثل اقشار ضعیف اجتماع
نوش جان سویای سبحان میکنم
همصدایی همدلی همزیستی
با سرای سالمندان می کنم ...
سعید بیابانکی
- ۹۲/۰۲/۱۴